لیلی کافی؛ کیان سهیل؛ کیهان بهمنی؛ نیوشا احمدی
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر برای اولین بار آراء و نظریات آنتونیو داماسیو متفکر و فیلسوف برجستهی معاصر در حوزهی نقش حسها در ادراک و آگاهی را در شخصیت لوژین در رمان دفاع (دفاع لوژین) مطالعه میکند تا ضمن بررسی وجوه بازنمایی درد نشان دهد چگونه درد میتواند بر تجربه-ی زیستهی فرد اثر بگذارد و نقش درد در ساخت "خود" و بازساخت "آگاهی" چه میتواند ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر برای اولین بار آراء و نظریات آنتونیو داماسیو متفکر و فیلسوف برجستهی معاصر در حوزهی نقش حسها در ادراک و آگاهی را در شخصیت لوژین در رمان دفاع (دفاع لوژین) مطالعه میکند تا ضمن بررسی وجوه بازنمایی درد نشان دهد چگونه درد میتواند بر تجربه-ی زیستهی فرد اثر بگذارد و نقش درد در ساخت "خود" و بازساخت "آگاهی" چه میتواند باشد. موضوع درد در آثار نابوکوف از منظر کارکرد منفی آن در پژوهشهای قبلی دیده شده است اما در این مطالعه، درد با رویکردی پدیدارشناسانه و با تاکید بر نقش خاطره و آگاهی بررسی میشود تا کارکرد مثبتی که میتوان برای آن متصور بود تشریح شود. شخصیت لوژین به اذعان منتقدین، یکی از بینظیرترین شخصیت های نابوکوف است که از وجوه مختلف، قابلیت بررسی و مطالعه را دارد. در این تحقیق، این شخصیت را با نگاهی پدیدارشناسانه (بدور از هر گونه پیش فرض) و فقط با اتکاء به متن اثر و جزییات نهفته در آن مورد مطالعه قرار میدهیم تارابطهی تنگاتنگ حس، شناخت، آگاهی و تاثیر آن بر عملکرد حیاتی فرد برای بقاء در جسم و روان را تبیین کنیم. این پژوهش نشان میدهد چگونه نوع زیستِ آدمی از تجربهی درد میتواند او را به سوی عدم ببرد یا به کمک آگاهی و خاطره به سوی بقاء. مقولهی حس، خاطره، ادراک و آگاهی موضوعی است که در آثار ناباکوف قابلیت بحث و بررسی بسیاری دارد و لذا این مطالعه میتواند راهگشای پژوهشگران علاقهمند به این حوزه و آثار این نویسنده باشد تا نمود این نگرش را در دیگر آثار او نیز مورد مداقه قرار دهند.